اون شب خواب دیدم یه بچه تو بغلم هست و مثل همکارم که بعضی روزا بچهشو میاره مدرسه، دارم میبرمش تو کلاسم و شاگردام باهاش بازی میکنن. هنوز حسی که از بغل کردنش داشتم، گرمای تنش، پوست لطیف و نازک لبهاش و لپهای گوشتالوش یادمه.
عجیبه از وقتی بیدار شدم حس میکنم یه روزی اون بچه مال من میشه. حالا به هر طریق!
+شایدم صرفا یه میله تو وجودم که دوس داشته اون بچه رو داشته باشه. کسی چه میدونه!
درباره این سایت